بسیاری از افراد، امروزه با وجود دشواریهای گوناگون طلاق و حتی درگیریهایی که در آن پیش میآید، ترجیح میدهند که روند جاری گشتن طلاقشان، روندی سریع، بیمعطلی و بدون درگیری باشد.
یکی از انواع دعاوی خانواده، دعوای طلاق است که متاسفانه امروزه به دلایل گوناگون، شاهد افزایش بیرویه آمار طلاق در سطح جامعه هستیم. به جرأت میتوان گفت که دعوای طلاق تعداد بیشماری از پروندههای دادگاه خانواده را به خود اختصاص داده است. پس بد نیست در اینباره اطلاعات بیشتری بدست آوریم. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع سریع ترین شیوه طلاق میپردازیم.
طلاق توافقی
حق طلاق، حقی است که از سوی قانون به مرد تعلق گرفته است و تنها مرد است که میتواند درخواست طلاق داشته باشد. با این وجود قانونگذار تحت شرایطی به زن اجازه داده است تا تقاضای طلاق را مطرح نماید.
البته از سوی دیگر، مردان تنها زمانی میتوانند به تنهایی اقدام به طلاق دادن همسر خود کنند که تمامی حقوق او، از جمله مهریه مشخص شده در عقدنامه، اجرت المثل، نفقه گذشته و غیره را پرداخت کرده و به تمامی شروط ضمن عقد عمل کرده باشند.
طلاق توافقی دارای چند مرحله است از جمله:
تنظیم توافقنامه بین یکدیگر که البته با مراجعه به وکیل، امکان تنظیم توافقی درستتر که مغایر با قوانین نباشد، بیشتر است. در توافقنامه طلاق توافقی، مسائلی مانند مهریه، تقسیم داراییها، حضانت فرزند و از این دست مورد بررسی و توافق قرار میگیرند.
مراجعه به نهادهای ذیربط برای اخذ نوبت مرکز مشاوره و همچنین جلسه دادگاه خانواده در حضور قاضی
مراجعه به دفاتر ثبت ازدواج و طلاق برای جاری شدن صیغه طلاق
طلاق توافقی به شیوهای که در بالا توضیح داده شد سریعترین راه برای پایان دادن به زندگی مشترک است. چرا که طلاق توافقی نسبت به دیگر راهها و شیوههای ممکن طلاق، پیچیدگی کمتری داشته و روند قضایی و اداری سادهتری دارد و نتیجه آن میتواند منافع طرفین را تضمین نماید.
دیگر راههای سریع جدایی
چنانچه زوجین نتوانند برای طلاق توافقی با یکدیگر به توافق برسند، مردان آغازگر دعوی طلاق نیستند. به این دلیل که اگر مردی تقاضای طلاق کند باید به طور کامل حقوق زن را بپردازد و معمولا این زنان هستند که باید مبادرت به تقدیم دادخواست طلاق نمایند و از دادگاه تقاضای طلاق نمایند. یکی از حقوقی که مردان باید بپردازند مهریه است اگر به مطالبی پیرامون مهریه علاقه دارید مطلب آیا برای بار دوم میتوان مهریه را به اجرا گذاشت؟ را مطالعه کنید.
در ادامه چند روش که به سبب اثبات آنها، زن میتواند آسانتر و سریعتر از دیگر روشها از سوی دادگاه حق طلاق بگیرد را معرفی میکنیم.
مرد بدون اجازه همسر خود زن دیگری بگیرد.
زن بعد از گذشت ۵ سال نتواند بچهدار شود و مشکل عقیمی از مرد باشد.
مرد به مدت شش ماه مفقودالاثر شود یا اینکه بدون عذر موجهی خانواده را ترک گوید و ارتباطی نیز برقرار نکند.
مرد به جرمی مرتکب شود که برای زوجه و حیثیت خانوادگی او بد است. مجازات مذکور میتواند هم حد و هم تعزیر باشد و تفاوتی ایجاد نمیکند.
ابتلای مرد به اعتیاد
مرد به شغلی استغال داشته باشد که منافی عفت و همچنین حیثیت خانوادگی و شأن زن باشد.
مرد دچار جنون یا بیماری صعب العلاجی باشد که امکان حفظ زناشویی را از بین ببرد.
شوهر به مدت ۶ ماه حتی با وجود تذکر و دستور دادگاه از پرداخت نفقه خودداری کند.
بر اساس فقه اسلام و قانون مدنی، طلاق یک عمل تشریفاتی است؛ یعنی قانونگذار برای طلاق شرایطی را پیش بینی کرده است که صرفا طلاق در آن شرایط صحیح و درست است.
یکی از شرایطی که هنگام طلاق در خصوص زنان مقرر شده است، پاک بودن زن است. یعنی اینکه طلاق در زمان حیض ( عادت ماهانه) زن صحیح نیست. البته این امر استثنائاتی هم دارد. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع طلاق در دوران عادت ماهانه میپردازیم.
حکم طلاق در عادت ماهانه
قانون مدنی به پیروی از فقه اسلامی، حکم طلاق در عادت ماهانه زن را مشخص نموده است. بر اساس ماده ۱۱۴۰ قانون مدنی، “طلاق زن در مدت عادت زنانگی یا در حال نفاس صحیح نیست “.
نفاس حالتی است مانند عادت زنانگی که هنگام زایمان در زنان به وجود میآید و مدت آن حداکثر ده روز بعد از زایمان است. شاید هدف از این قاعده آن باشد که طلاق در زمانی انجام شود که امکان معاشرت و نزدیکی بین زن و مرد وجود داشته باشد تا شاید از آن جلوگیری شود.
موارد مجاز طلاق در عادت ماهانه
همانگونه که گفته شد، بر اساس قانون مدنی، اصل بر باطل بودن طلاقی است که در مدت عادت ماهانه زن یا دوره نفاس واقع میشود مگر در چند مورد که به شرح زیر است:
طلاق زن آبستن یا باردار
معمولا در دوران حاملگی عادت زنانگی یا نفاس وجود ندارد. به همین دلیل، طلاق در این دوران بلامانع است و قانونگذار پاکی زن را در این مورد شرط ندانسته است. اگر به مطالب طلاق علاقه دارید به مطلب طلاق به دلیل نداشتن رابطه زناشویی مراجعه کنید.
طلاق قبل از نزدیکی
هرگاه زن و مرد بخواهند از هم طلاق بگیرند و رابطه زناشویی هم بینشان واقع نشده باشد، قانونگذار نیز پاکی زن را شرط ندانسته است و این طلاق از نوع طلاق بائن است.
طلاق از طرف شوهر غایب
اگر شوهر زن، غایب بوده باشد و در زمان طلاق با زن در یک منزل سکونت نداشته باشد، نمیتواند اطلاع حاصل کند که زن در عادت ماهیانه است یا خیر؛ در این شرایط پاکی زن شرط طلاق نیست.
همچنین، در سایر مواردی که زن و شوهر جدا از هم زندگی کنند، به نحوی که آگاهی مرد از وضعیت زن ممکن نباشد، در حکم غیبت مرد هست و طلاق دادن او صحیح است.
طلاق ممکن است به درخواست زن باشد یا به درخواست مرد یا به توافق هردو. یکی از مواردی که زن میتواند درخواست طلاق کند مواردی است که مربوط به نداشتن رابطه زناشویی است.
طی چند سال درگیر بودن با دعاوی خانوادگی، برخورد و شنیدن مشکلات مردان و زنانی که با مشکل مواجه شدهاند، یکی از رایجترین اختلافاتی که در بین آنها وجود داشته است، نداشتن رابطه زناشویی است. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع طلاق به دلیل نداشتن رابطه زناشویی میپردازیم.
طلاق بر اساس تقاضای زن به دلیل نداشتن رابطه زناشویی
مرد توانایی رابطه زناشویی نداشته باشد
درصورتیکه مردی توانایی رابطه زناشویی نداشته باشد یکی از موارد فسخ نکاح به شمار میرود و زن میتواند از دادگاه درخواست فسخ نکاح نماید.
مرد سرد مزاج است
برخی از افراد به خاطر بیماری جسمی، روحی یا علل ارثی به بیان عامیانه سرد مزاج به شمار میروند. در این حالت درصورتیکه زن بتواند به دادگاه ثابت نماید که این شرایط زندگی برای وی سخت و غیر قابل تحمل است میتواند از دادگاه درخواست طلاق به خاطر عسر و حرج نماید.
مرد توانایی رابطه زناشویی ندارد اما درمان نمیکند
درصورتیکه مرد به دنبال درمان نرود یا درمان تاثیرگذار نباشد و از سوی دیگر زن بر این عقیده باشد و بتواند اثبات کند که در عسر و حرج است، میتواند تقاضای طلاق را به دادگاه خانواده ارائه نماید.
مرد به عمد رابطه زناشویی برقرار نمیکند
علاوه بر اینکه منشا این موضوع میتواند قهر، دلخوری و همانند اینها باشد درصورتیکه این مسئله مدت زمان طولانی در عرف به طول بینجامد و نداشتن رابطه زناشویی تنها وابسته به مرد باشد، زن این حق را دارد که تقاضای طلاق به دلیل عسر و حرج به واسطه دفاتر خدمات الکترونیک قضایی به دادگاه خانواده ارائه نماید.
يکي از مباحثی که پس از طلاق در خصوص حقوق مالی زن مطرح میشود، وضعيت تقسيم دارايیهای زوجین بعد از طلاق است.
حتما شما هم میدانید که ازدواج و طلاق طبق قانون هر کشوری قواعد و قوانین خاصی بر آن حکم فرما است. دو مسئله اساسی در اینجا مطرح میشود اول آنکه آیا استقلال مالی زن در خصوص اموالی که متعلق به خودش است طبق قانون ما به رسمیت شناخته شده است؟ دوم در چه شرایطی بعد از طلاق نصف اموال و داراییهای مرد به زن منتقل میشود؟ در این مطلب از مجله دلتا به موضوع تقسیم اموال زوجین بعد از طلاق میپردازیم.
اموال زن بعد از طلاق
بر اساس ماده ۱۱۱۸قانون مدنی: زن مستقلا میتواند در دارایی خود هر تصرفی را که میخواهد بکند. بنابراین استقلال زن در خصوص اموالی که متعلق به خودش است بر اساس قانون به رسمیت شناخته شده است. هیچ مردی نمیتواند اموال متعلق به همسرش را تصاحب کند.
البته این صرفا یکی قاعده قانونی نیست. منطق نیز اینگونه حکم میکند. هر انسانی فارغ از جنسیت باید بر اموال و داراییهای خود تسلط داشته باشد. همچنین مردان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. حتی در صورت تاهل نیز میتوانند هر گونه دخل و تصرفی را که میخواهند در اموال و داراییهای خود داشته باشند.
تقسیم و تنصیف اموال مرد بعد از طلاق
هر شرطی که خلاف ذات عقد ازدواج نباشد را میتوان در عقدنامه گنجاند. یکی از شروط ضمن عقد که امروزه در سند چاپی ازدواج آورده شده آن است که: چنانچه طلاق بنا به درخواست زن نباشد و طبق تشخیص دادگاه، تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوءاخلاق و رفتار وی نباشد، شوهر مکلف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی با زن به دست آورده یا معادل آن را، بهصورت بلاعوض به زن منتقل نماید.
البته این شرط که بهصورت پیش فرض در قبالههای ازدواج گنجانده شده شرایطی دارد که تنها در صورت تحقق آنها پس از طلاق، نصف اموال مرد به زن منتقل خواهد شد.
لازم به ذکر است که زوجین میتوانند درصورتیکه بین آنها توافق حاصل شود، شرط کنند که درصورتیکه طلاق بین آنها واقع شود چه از جانب مرد باشد چه از جانب زن، نصف اموال مرد به زن انتقال یابد. اگر به مطالبی در مورد طلاق علاقه دارید مطلب آیا سه طلاقه کردن زن در ایران امکان دارد؟ را مطالعه کنید.
شرایط لازم برای تقسیم اموال مرد بعد از طلاق
اولین شرطی که برای تقسیم اموال مرد بعد از طلاق وجود دارد آن است که شوهر در هنگام عقد ازدواج باید این شرط را امضا کرده باشد.
طلاق باید به درخواست زوج ( شوهر ) باشد. بنابراین در مواردی که طلاق به درخواست زن بوده یا طلاق توافقی است این شرط مصداق پیدا نمیکند.
طلاق نباید بخاطر تخلف زن از وظایف زناشویی از جمله عدم تمکین اتفاق افتاده باشد.
تنها اموالی تقسیم میشوند که اولا بعد از ازدواج به دست آمده باشد. ثانیا ناشی از کار و دسترنج باشد نه ارث و مواردی از این دست.
طلاق یکی از روشهای جدایی و متارکه است که صرفا مخصوص به ازدواج دائم است و در ازدواج موقت امکانپذیر نیست.
یکی از مسائل قابل توجه در طلاق، قضیه ۳ طلاقه کردن زن از جانب شوهرش است. این مسئله شاید بیشتر در گذشته اتفاق میافتاد و ما امروزه موارد کمتری را در پروندههای دادگاه خانواده مشاهده میکنیم که یک زوج سه بار با هم ازدواج کنند و برای بار سوم هم متارکه نمایند. اما تعداد کمی از این دست پروندهها هم وجود دارد. به همین دلیل در این مطلب از مجله دلتا به موضوع شرایط سه طلاقه کردن میپردازیم.
حکم سه طلاقه کردن
سه طلاقه کردن با طلاق عادی تفاوت دارد. در واقع اگر یک عمل مکروهی مثل طلاق بین زوجین سه بار اتفاق بیوفتد، برای اینکه آنان برای ازدواج مجدد بار چهارم عاقلانهتر عمل کنند و یک زندگی وصله پینه شده را مدام تکرار نکنند حکم سه طلاقه با طلاق عادی متفاوت است.
اگر زن و مردی برای بار سوم از یکدیگر جدا شوند، پس از گذشت ایام عده ازدواج همان مرد با همان زن ممکن نیست و مشروع نخواهد بود. مگر آن که زن به عقد مرد دیگری درآید و از او جدا شود و ایام عده را بگذارند و دوباره با همسر سابق خودش نکاح دائمی برقرار سازد. به این مرد محلل میگویند.
مسئله محلل و نیاز آن برای زوجی که سه بار جدا شده است، یک مسئله فقهی پیچیده است. همانطور که سه طلاقه کردن انتقادات زیادی را به دنبال داشته، محلل هم مورد تایید عموم مردم نیست. در واقع هر چند که زوجی که سه بار طلاق گرفتهاند، برگشتشان برای بار چهارم منطقی نیست و این زوج رفتار نرمالی ندارند. اما پیدا کردن مرد دیگری که نقش محلل را بازی کند صرفا برای اینکه آنها دوباره بهم بازگردند، تحقیر احساس و عاطفه است و صورت خوشی ندارد.
تکلیف مهریه در سه طلاقه کردن
مهریه در چنین شرایطی تفاوت چندانی با یک ازدواج عادی و طلاق عادی ندارد. یعنی هر بار ازدواج مهریه خود را دارد و پرداخت آن مربوط به همان ازدواج است. پس اگر مردی سه بار با یک زن ازدواج کند، سه بار باید مهریه بدهد.
طبق قانون مدنی کشور ایران و مطابق با ماده ۱۱۳۳، مرد میتواند با رعایت شرایط مقرر در قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را کند.
طلاق از طرف مرد در ایران به عنوان یک حق قانونی شناخته شده است. برای این موضوع در قانون مدنی ماده قانونی خاص هم آورده شده است. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع طلاق از طرف مرد بدون دلیل میپردازیم.
طلاق دادن زن بدون دلیل
مردان در کشور ما این اجازه را دارند که هر موقع بخواهند با مراجعه به یکی از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی دادخواست طلاق برای جدایی از زن خود را بدهند. حتی برای این کار نیازی ندارند تا دنبال دلیل و مدرکی باشند تا ضمیمه دادخواست طلاق کنند و آنها را در دادگاه نزد قاضی دادگاه ثابت کنند تا بتوانند از این حقشان استفاده کنند.
اما چنین حقی در قانون ایران برای زنان در نظر گرفته نشده است. زنان حتما بایستی دلایلی برای درخواست جدایی از شوهرشان داشته باشند. آن دلایل را باید در دادگاه نزد قاضی به اثبات برسانند تا بتوانند از شوهرشان جدا شوند. یکی از وظایفی که زنان در ازدواج دارند تمکین کردن هست، سوالی که همیشه مطرح میشود آن است که آیا زنی که تمکین نمیکند، مجازات دارد؟
شرایط طلاق دادن زن بدون دلیل توسط مرد
شرایطی برای مردان خواهان طلاق در نظر گرفته شده است که برای طلاق زنانشان بایستی به آن عمل کنند. که این شرایط عبارت است از:
اولین و مهمترین شرطی که مردان خواهان طلاق باید به آن عمل کنند را میتوان تحت عنوان پرداخت مهریه زن بیان کرد. مردی که میخواهد زنش را طلاق دهد باید تمام مهریه زن را بهطور کامل پرداخته باشد. در غیر اینصورت صیغه طلاق اجرا و در دفتر اسناد رسمی ثبت نخواهد شد.
شرط بعدی که مرد خواهان طلاق بدون دلیل زن باید به آن عمل کند پرداخت نفقه زن است. مقدار آن را دادگاه بر اساس شئونات اجتماعی و خانوادگی زن تعیین میکند و مرد بایستی بپردازد. بعد از طلاق دادن زن توسط مرد، زن باید سه ماه عده طلاق نگه دارد. در این سه ماه چون طلاق از طرف مرد است طلاق رجعی محسوب میشود. پرداخت نفقه زن در این سه ماه بر عهده مرد است.
پرداخت نصف دارایی شوهر به زن یا تقسیم اموال شوهر باز هم یکی دیگر از شرایط طلاق دادن زن بدون دلیل از سوی مرد است.
زن و مرد با عقد ازدواج و با هزار امید و آرزو زندگی مشترک خود را شروع میکنند. اما گاهی در مسیر زندگی مشترک به این نتیجه میرسند زندگی در کنار دیگری برایشان غیرقابلتحمل میشود، برای همین تصمیم به جدایی و طلاق میگیرند.
طلاق به معنی پایان دادن به زندگی مشترک و جدایی زوجین از یکدیگر است که با تشریفات خاصی به درخواست مرد یا به درخواست زن یا به صورت توافقی واقع میشود. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع شرایط طلاق زن بدون دلیل میپردازیم.
طلاق به درخواست زن
این امر در کشور ما که طلاق به درخواست مرد بدون هیچ دلیل خاصی امکان دارد پذیرفته شده است. مرد برای طلاق دادن همسرش صرفا باید تمام حقوق مالی زن را به او بپردازد و نیاز به داشتن دلیل محکمهپسند برای جدایی و طلاق دادن زن ندارد. حتی مخالفت زن هم در طلاق از جانب مرد بیتاثیر است.
اما در طلاق به درخواست زن اینگونه نیست که زن بدون داشتن دلیل محکمهپسند بتواند طلاق بگیرد. زن برای درخواست طلاق از دادگاه خانواده باید عسر و حرج خود را که مصادیق مختلفی دارد به دادگاه خانواده محل سکونت خودش یا محلی که شوهر در آنجا اقامت دارد اثبات کند.
یا اینکه حق طلاق یا همان وکالت در طلاق داشته باشد. دراینصورت میتواند به یکی از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه کند. همچنین دادخوست طلاق را تنظیم و ثبت کند تا از آنجا برای دادگاه خانواده ارسال شود.
دلایل زن برای درخواست طلاق
اثبات یکی از شروط دوازدهگانه ضمن عقد ازدواج اگر مرد آن را امضا کرده باشد.
اثبات عسر و حرج در زندگی با شوهر.
نداشتن رابطه جنسی شوهر با زن برای مدت غیر متعارف.
داشتن اعتیاد شوهر که مضر باشد و به اساس زندگی خانوادگی ضربه وارد کند.
کتک زدن و توهین کردن به زن بهطوری که ادامه زندگی برای او سخت و غیرممکن شود.
محکومیت شوهر به زندان به مدت بالای ۵ سال یا ارتکاب به جرایمی که بر خلاف شان زن است.
زن در دادگاه بتواند خیانت شوهر را ثابت کند.
شرایط طلاق زن بدون دلیل
گفته شد اگر زن درخواست طلاق دهد و مرد راضی نباشد یعنی مرد رضایت به طلاق نداشته باشد. طلاق زن بدون داشتن دلیل از جمله اثبات یکی از شروط دوازدهگانه ضمن عقد که مرد امضا کرده یا بدون اثبات عسر و حرج امکانپذیر نیست.
مگر اینکه زن حق طلاق داشته باشد یا کراهت شدید نسبت به مرد داشته باشد و حاضر باشد برای گرفتن طلاق و جدایی کل مهریهاش را به شوهر ببخشد. به حدی این کراهت زن نسبت به مرد باید زیاد باشد که به هیچ عنوان حاضر به نزدیکی و زندگی با شوهر نباشد.
البته تصمیم در این مورد به نظر قاضی رسیدگی کننده به پرونده طلاق بستگی دارد و به این معنا نیست که با هر اظهار کراهت و بخشیدن مهریه زن به راحتی بتواند از شوهرش طلاق بگیرد.
گرچه طلاق حق مرد است و او برای این امر نیاز به دلیل خاصی ندارد اما قانونگذار موارد و شرایط و راههایی را نیز برای طلاق زن در نظر گرفته است که در صورت وجود آنها، زن میتواند از دادگاه درخواست طلاق نماید.
زن برای جدایی و طلاق نیاز به داشتن دلیل دارد و نمیتواند مانند مرد هر زمان و بدون داشتن دلیل درخواست طلاق را به دفتر خدمات الکترونیک قضایی ارائه کند. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع نحوهطلاق گرفتن زن میپردازیم.
عدم پرداخت نفقه از سوی همسر
طبق ماده ۱۱۲۹ قانون مدنی در صورتیکه زن بتواند امتناع شوهر از پرداخت نفقه یا عجز از پرداخت او را در دادگاه ثابت نماید. دادگاه شوهر را مجبور به طلاق زن میکند و چنانچه شوهر حکم را اجرا نکند خود دادگاه یا نماینده او اقدام به اجرای صیغه طلاق و امضای سند طلاق خواهد کرد.
عسر و حرج زن
طبق ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی، زن این حق را دارد در صورتیکه ادامه زندگی مشترک برای او با مشقت همراه باشد از دادگاه خانواده تقاضای طلاق کند. این مورد مشمول عسر و حرج قرار میگیرد که از مصادیق عسر و حرج میتوان ترک زندگی مشترک از سوی مرد، اعتیاد به مواد مخدر، محکومیت قطعی مرد به حبس به مدت ۵ سال یا بیشتر، ضرب و شتم و دیگر سوء رفتارهای مالی غیر قابل تحمل و ابتلاء مرد به بیماریهای غیر قابل درمان را نام برد.
غیبت مرد
بر اساس ماده ۱۰۲۹ قانون مدنی غیبت مرد به مدت بیش از چهار سال از مواردی است که زن بر اساس آن میتواند درخواست طلاق کند.
شروط دوازدهگانه ضمن عقد ازدواج
شروط دوازدهگانه مندرج در عقدنامه که در صورت وقوع هر یک از آنها به تشخیص دادگاه، زن دارای حق طلاق میشود و بدون نیاز به حضور و موافقت شوهر و با تجویز دادگاه، میتواند به دفترخانه طلاق مراجعه نموده و صیغه طلاق را جاری کند:
خودداری شوهر از پرداخت نفقه زن.
سوء رفتار شوهر در حدی که غیرقابل تحمل باشد.
بیماری صعبالعلاج شوهر که غیرقابل درمان باشد و ادامه زندگی مشترک را با مشکل روبهرو کند.
در صورتیکه شوهر دیوانه باشد یا در طول زندگی مشترک دیوانه شود.
اشتغال شوهر به شغلی که به حیثیت و آبروی خانوادگی زن لطمه بزند.
محکومیت شوهر به ۵ سال حبس یا بیشتر.
اعتیاد شوهر به مواد مخدر به شکلی که زندگی مشترک را مختل کند.
چنانچه شوهر شش ماه متوالی یا نه ماه متناوب زندگی مشترک را بدون عذر موجه ترک کند.
محکومیت قطعی شوهر به ارتکاب جرم خلاف شئونات خانوادگی زن.
ناباروری مرد پس از گذشت ۵ سال از زندگی مشترک.
در صورتیکه شوهر مفقودالاثر شود و شش ماه پس از مراجعه زن به دادگاه خبری از او نباشد و پیدا نشود.
ازدواج مجدد مرد بدون اجازه زن.
وکالت محضری طلاق
یکی از راههای کسب حق طلاق توسط زن این است که مرد به یکی از دفاتر اسناد رسمی مراجعه میکند و وکالت در طلاق را به همسرش یا دیگری بدهد.
البته باید توجه داشت وکالت طلاق بایستی حتما محضری باشد یعنی در سند رسمی باشد.
پس از انجام مراحل طلاق و جدا شدن زوجین از یکدیگر، زن موظف است مدت زمانی را که در قانون تعیین شده است صبر کند و سپس برای ازدواج مجدد اقدام نماید.
یکی از مهمترین احکام طلاق، لزوم نگه داشتن مدت زمانی تحت عنوان عده برای زنان است. به این معنا که زن در طول این مدت نمیتواند با مرد دیگری ازدواج کند. عده انواع مختلفی دارد. از جمله انواع عده، عده وفات، عده فسخ نکاح، عده بذل و انقضای مدت در عقد موقت و عده طلاق است. در حالت کلی زن موظف است که در صورت طلاق گرفتن، عده طلاق را نگه دارد که البته عده طلاق انواع مختلفی دارد. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع نگه داشتن عده طلاق میپردازیم.
عده طلاق
قانونگذار، اقسام طلاق را تحت عنوان طلاق رجعی و طلاق بائن بیان کرده است. طلاق رجعی به این معناست که مرد در طول مدت عده میتواند به زن رجوع کند. اما در طلاق بائن، چنین امری برای مرد امکانپذیر نیست و مرد در صورت تمایل، باید پس از تمام شدن مدت عده، دوباره با زن عقد ازدواج منعقد کند.
چه زنانی عده طلاق ندارند؟
دختر باکره عده ندارد
در صورتیکه زن و شوهر قبل از رابطه جنسی از یکدیگر جدا شوند و دختر باکره باشد، طلاق از نوع بائن است. در طلاق بائن نیز مرد نمیتواند در مدت زمان عده به زن رجوع کند و اگر بخواهد که زندگی زناشویی را از سر بگیرد باید تا پایان مدت زمان عده منتظر بماند و مجددا با زن عقد کند.
از آن جایی که امکان بارداری دختر باکره متصور نیست نیازی به نگه داشتن عده طلاق توسط او نیست. بارزترین مثال در این حالت طلاق در دوران عقد و قبل از رابطه جنسی است که در اینصورت دختر باکره است و نیازی به نگهداری عده ندارد.
زن یائسه عده طلاق ندارد
همانطور که میدانید منظور از زن یائسه، زنی است که به سنی رسیده باشد که امکان بارداری آن وجود نداشته باشد. به همین دلیل طلاق زن یائسه از شوهرش نیز از نوع طلاق بائن است. به گونهای که مرد اجازه رجوع به زن خود را بعد از طلاق ندارد. با این وجود زن یائسه نیز عده طلاق ندارد و نیازی به نگهداری عده ندارد.
یکی از سوالاتی که پرسیده میشود آن است که اگر زن در دادگاه اعلام نماید که دلیل طلاق تنفر زن از شوهر یا کراهت زن در طلاق است امکان طلاق برای او وجود دارد؟
طلاق به دلیل کراهت و تنفر زن، درصد قابل توجهی از پروندههای طلاق در دادگاه خانواده را تشکیل میدهد و بر همین اساس این نوع طلاق به عنوان یکی از طلاقهای شایع میان زوجین مطرح میشود. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع طلاق به دلیل تنفر زن میپردازیم.
انواع طلاق
در یک تقسیمبندی کلی در قانون ایران طلاق به دو دسته طلاق رجعی و طلاق بائن تقسیم میشود. طلاق رجعی به این معناست که برای شوهر در مدت عده حق رجوع وجود دارد. یعنی با اینکه رابطه زوجیت به واسطه اجرای طلاق قطع شده است اما در صورت رجوع مرد در مدت زمان عده همان رابطه زوجیت برقرار میشود. اما طلاق بائن، به طلاقی گفته میشود که در آن برای شوهر حق رجوع وجود ندارد.
مطابق بند ۳ ماده ۱۱۴۵ قانون مدنی، یکی از انواع طلاقهای بائن طلاق خلع است. طلاق خلع در ماده ۱۱۴۶ قانون مدنی این طور تعریف شده است: «طلاق خلع آن است که زن به واسطه تنفری که از شوهر خود دارد در مقابل مالی که به شوهر میدهد طلاق بگیرد. اعم از اینکه مال مزبور عین مهر یا معادل آن یا بیشتر یا کمتر از مهر باشد.»
مطابق تعریف این ماده، در صورتیکه تنفر و کراهتی که زن نسبت به شوهر خود دارد در حدی باشد که ادامه زندگی را برای او یا برای هر دو مشکل سازد و مانع توجه به وظایف و تکالیف شرعی و احساسی شود، میتواند با پرداخت مالی به شوهر، اعم از اینکه آن مال عین مهریه، معادل آن یا بیشتر و کمتر از آن باشد، از او طلاق بگیرد.
طلاق از طریق تنفر
اما سوال اینجاست که آیا هر میزان تنفر زن نسبت به شوهر باعث اثبات عسر و حرج او و صدور حکم طلاق خواهد بود؟ به نظر میرسد که صرف تنفر زن از شوهر از موجبات عسر و حرج محسوب نمیشود که زن بتواند بر مبنای آن طلاق بگیرد. علاوه بر این در طلاق خلع بخشیدن مالی از زن اعم از مهریه یا غیر آن نیازمند قبول شوهر است.
در نتیجه با اینکه اگر زن مقدار قابل توجهی از مهریه خود را ببخشد بیانگر وخامت اوضاع و سختی زن دارد. اما در صورت مخالفت و عدم رضایت شوهر، دلیل دیگری هم برای طلاق گرفتن نیاز است.
بنابراین برای جمع بندی بررسی امکان طلاق از طریق کراهت و تنفر زن باید موارد زیر را در نظر داشته باشید:
صرف اعلام کراهت و تنفر زن از شوهر برای تحقق طلاق کافی نیست و شوهر نیز باید برای طلاق رضایت داشته باشد.
در صورتیکه زن قصد طلاق از شوهر خود را به دلیل کراهت نسبت به او دارد، اگر بخشی از حقوق مالی خود در این راه را ببخشد، بهتر به نتیجه خواهد رسید.
معمولا در بسیاری از موارد، پروندههای طلاق به استناد عسر و حرج زن با نبخشیدن بخش عمدهای از مهریه به نتیجه نمیرسد.